بررسی اثرات سیاستگذاری مالی دولت در چارچوب مالیات بر مجموع درآمد اشخاص: رویکرد DSGE |
کد مقاله : 1236-TAXRESEARCH |
نویسندگان |
فریده خدادادی1، سید رضا نخلی *2 1استادیار دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی 2استادیار دانشکده حکمرانی، دانشگاه تهران، تهران، ایران |
چکیده مقاله |
هدف این پژوهش ارزیابی اثرات سیاست های مالی دولت در قالب تکانههای نرخ و معافیت پایه در نظام مالیات بر مجموع درآمد اشخاص است. برای این منظور با توجه به شرایط اقتصاد ایران بر مبنای مالیات بر مجموع درآمد مدلسازی شده است. پس از تخمینها به روش تخمین بیزین با استفاده از سری زمانی داده های فصلی اقتصاد ایران طی دوره 1402-1370 نتایج حاصل از شبیهسازیهای مدل، بیانگر اعتبار مدل در توصیف نوسانات اقتصاد ایران است. بررسی پویاییهای الگوی بیانگر آن است که، افزایش نرخ مالیات بر مجموع درآمد منجر به کاهش مصرف خانوار غیرریکاردویی و افزایش مصرف خانوار ریکاردویی میشود و با کاهش سرمایه گذاری، علی رغم افزایش درآمدهای مالیاتی و کاهش کسری بودجه دولت، اثرات رکودی در اقتصاد ظاهر می شود. در شرایطی که اوراق قرضه از شمولیت مالیاتی معاف شود، کاهش کسری بودجه با توجه به افزایش تمایل به خرید اوراق توسط خانوارهای ریکاردویی، شدت می گیرد. از سوی دیگر افزایش معافیت پایه نیز میزان مصرف خانوارهای ریکاردویی را بیشتر از خانوارهای غیرریکاردویی کاهش داده و تمایل به افزایش خرید اوراق را در شرایطی که نرخ بهره اوراق بیشتر از نرخ اجاره سرمایه باشد را افزایش می دهد و کسری بودجه دولت را بیشتر کاهش می دهد و در شرایطی که نرخ اجاره سرمایه بالاتر باشد، منابع خود را به سمت افزایش سرمایه گذاری سوق می دهد که اثرات مثبتی در کاهش اثرات رکودی خواهد داشت. مقایسه شرایط هر دو سیاست، نشان از عملکرد مناسبتر کاهش معافیت پایه نسبت به افزایش نرخ مالیات می باشد. |
کلیدواژه ها |
سیاست مالی، مالیات بر جمع درآمداشخاص، کسری بودجه دولت، مدل تعادل عمومی پویای تصادفی |
وضعیت: پذیرفته شده |